بهار عسليبهار عسلي، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 7 روز سن داره

بهارزندگيمون

هشت ماهگيت مبارك نازكم

دختر قشنگم 8 ماهگيت مبارك بزرگ شدنت مبارك.ماه شدنت مبارك.ناز شدنت مبارك مبارك مبارك گل هميشه بهارم. بهار دل مامان ديروز 8 ماهت شد انگاري كه با شروع 8 ماهگيت تغييراتت رو زودتر مي خواي به ما نشون بدي بگي ببينيد ديگه دارم با اسباب بازيام بازي مي كنم تا ديروز بلد نبودم توپامو پرت كنم ولي ببينيد الان دارم پرتشون مي كنم . بعدش با خوشحالي جيغ مي زنم و ميگم هيي ايييييييي گگگگگگ ييييييييي. ببينيد ديگه هر چي رو زمين افتاده باشه فقط با انگشت اشاره بهش دست نمي زنم از امروز ديگه مي تونم برشون دارم.ببينيد تند تند سينه خيز مي رم. ببينيد ديگه متوجه ميشم كه گولم مي زنيد و چيزي رو كه دوست دارم دارم ازم مي گيريد منم جيغ مي زنم.كه بديد مال منه. ببين...
24 آبان 1392

بدون عنوان

سلام دختر ناز من . ديگه ني ني وبلاگي شدي ااا.اينقد سرم شلوغه كه اصلا وقت نمي كنم به وبلاگت سر بزنم.امروز 14 مهر بود و من وتو اين هفته صبحي هستيم.فقط با عجله همه كارامو انجام مي دم كه به همشون برسم تنهايي واسم سخته همه چيز رو به نحو احسنت انجام بدم از تدريس سنگيني كه تو مدرسه دارم تا كار خونه و مشكل رفت و آد و مهمتر از همه با تو بودن عزيز دلم .صبحها كه مي خوام لباست رو عوض كنم واز شش دنگ خواب بيدار مي شي اينقد دلم مي سوزه چشماي نازت رو كه هنوز از شدت خواب قرمز شده باز مي كني و با لبخند قشنگت روزت رو آغاز مي كني.ظهر هم كه تو گرماي وحشتناك بر مي گرديم كمي اذيت مي شي.اما چيكار مي شه كرد مهربون و صبور مامان. چند روزه كه تو خواب خبيلي بيقراري ...
15 مهر 1392